مجدداً تاکید میکنیم هرگونه اصلاح با درنظر گرفتن امنیت شغلی (تبدیل قراردادهای موقت به وضعیت دائم)، ایجاد اشتغال پایدار و توسعه آن و رعایت کرامتهای انسانی میبایست صورت گرفته و از وجود نمایندگان کارگران در بحث سه جانبهگرایی حتماً استفاده گردد.
پیشنهادات:
1- برطرف کردن 7 مانع اصلی دیگر که به آن اشاره گردید و بعد مطرح نمودن اصلاح قانونکار
2- اجرای صحیح قانون کار فعلی با حفظ کرامتهای انسانی
3- الزام به تدوین و تصویب آییننامهها و دستورالعملهای پیشبینی شده در قانون کار.
7- قانون شوراها
شوراهای اسلامی کار تعریف شده در اصل 104 قانون اساسی جمهوری اسلامی و فصل ششم قانون کار میباشند. شوراهای اسلامی کار در قانون به عنوان بازوان توانمند کارفرما و نماینده قانونی کارگران محسوب میشوند که علاوه بر کمک به کارفرمایان جهت تحقق مصوبات و تصمیمات داخلی از تضییع حقوق کارگران نیز در چهارچوب قانون جلوگیری مینمایند.
اعضای شوراهای اسلامی کار نمایندگان بیادعایی هستند که از طرفی با کارگران که آنان را انتخاب نموده و توقعات فراوانی دارند و از طرف دیگر با کارفرما سروکار دارند و به عنوان پل ارتباطی میبایست نسبت به حل مشکلات و معضلات تولیدی و به ویژه مشکلات موجود در حوزه کار بین کارگر و کارفرما تلاش نمایند.
در این خصوص قانون شوراها در سال 1363 مورد تصویب مجلس شورای اسلامی قرار گرفت و براساس آن وظایف و اختیارات شوراهای اسلامی در چهارچوب این قانون تعریف گردید. در زمان تدوین این قانون بیش از 90% از کارگران کشور به صورت رسمی و دائمی فعالیت مینمودند و قانون یاد شده بنا به مقتضات زمانی خود تهیه و تصویب شد. اما به مرور به ویژه از سال 1373 به بعد تعداد کارگران قراردادی نسبت به رسمی بیشتر و هماکنون بیش از 85% از کارگران کشور را نیروهای قراردادی تشکیل میدهند و به لحاظ عدم حمایت قانونی از این کارگران شوراهای اسلامی کار تقریبا از حالت قانونی به سمت فرمایشی سوق داده شدهاند.
عدهای از کارفرمایان محترم به شوراهای اسلامی کار به عنوان یک تشکل مانع و مخل تولید نگاه میکنند و علیرغم اینکه در قانون تاکید شده کارگاههای بالای 35 نفر ملزم به تشکیل شورای اسلامی کار هستند از انجام این مهم ممانعت به عمل میآورند که باید یادآور شویم الحمدا... فرهنگ روابط کار بین کارگران عزیز و کارفرمایان محترم بسیار تلطیف شده و امروز کارگران و کارفرمایان به عنوان شرکای اجتماعی خود را در کنار هم میبینند و فرهنگ تفاهم و تعامل جایگزین تقابل و تخاصم گردیده است.
از دو سال پیش تاکنون ترویج این فرهنگ باعث بیشتر شدن تعداد شوراهای اسلامی کار استان خراسان رضوی شده است اما هنوز هم کارگاههای زیادی وجود دارند که میبایست این تشکل قانونی در آنان تشکیل شود.
به هر صورت چون قانون یاد شده با مقتضیات و شرایط موجود تفاوتهایی دارد میبایست با تغییراتی مواجه شود تا انگیزه و روحیه جهت کاندیداتور شدن کارگران در شوراهای اسلامی کار را افزایش دهد.
به لحاظ قراردادی بودن اکثر کارگران، گاهاً مشاهده میشود به دلیل امنیت شغلی و ترس از اخراج در هنگام دفاع از حقوق کارگران حتی حاضر به کاندیداتور شدن در شوراهای اسلامی کار نمیشوند که این مورد نقص قانون را میرساند.
از طرفی ارتقاء سطح علمی و فرهنگی کارگران الزام استفاده از نمایندگان با سطح سواد بالاتر را جزء نیازهای اصلی جامعه کارگری میطلبد که در این زمینه نیز قانون شوراها نیاز به اصلاح دارد.
پیشنهادات:
1- آموزش اختیارات و وظایف شوراهای اسلامی کار به جهت ایجاد روابط صحیح و منطقی کار بین نمایندگان کارگران و کارفرمایان.
2- تشکیل جلسات مشترک برای کارگران و کارفرمایان به جهت نهادینه کردن فرهنگ تعامل.
3- اصلاح قانون شوراها با در نظر گرفتن مصونیت کارگران قراردادی عضو شورا از اخراج حداقل تا پایان دوره شورائی.
4- اصلاح قانون شوراها با در نظر گرفتن حداقل مدرک تحصیلی اعضای شورا به پایان متوسطه.
5- تشکیل منظم جلسات هیئت موضوع ماده 22 و اجرای قوانین و دستورالعملهای مرتبط.
6- تشکیل کلاسهای آموزشی قوانین کار و تأمیناجتماعی برای کارگران و کارفرمایان.
8- مسکن کارگران
در کنار کار و ازدواج یکی از بزرگترین وشاید عمدهترین مشکلات کارگران مسکن است. امروزه مخارج ازدواج تا مدتها زندگی زوج جوان را تحت تاثیر قرار میدهد و در شرایط نرمال و طبیعی ماهها و حتی سالها اقساط و بدهیها حقوقش را مستهلک میسازد.
در کنار آن پرداخت اجاره مسکن که خود دارای مولفههای فراوانی است دیگر چیزی از حقوق کارگران را باقی نمیگذارد.
همانطور که عنوان گردید بهداشت و درمان، پوشاک، تحصیل و ارزاق عمومی و مسکن از اجزاء لاینفک زندگی یک خانواده محسوب میشوند اما اگر همه موارد را نادیده گرفته و صرفا مسکن را مدنظر قرار دهیم متوجه خواهیم شد اجاره یک منزل مسکونی حتی در شهرهای کوچک و در مناطق حاشیه شهر کمتر از چهارصد هزار تومان نیست و این در حالی است که پرداخت قبوض آب و برق و گاز و تلفن و ... نیز این مبلغ را تا پانصد هزار تومان افزایش میدهد یعنی کل حقوق ماهیانه یک کارگر فقط باید به اجاره منزل اختصاص پیدا نماید.
مبلغ بیست هزار تومان ماهیانه مصوبه شورای محترم عالی کار و تایید هیئت محترم وزیران تحت عنوان حق مسکن برای کارگران نیز حتی پاسخگوی یکی از قبوض هم نمیشود.
هرچند در سالهای اخیر با وجود تعاونیهای مسکن بهویژه در حوزه کارگری گامهای خوب و موثری برداشته شده و تا حدودی از محرومیت در این زمینه کاسته شده است اما هنوز مشکلات و معضلات زیادی در این بخش وجود دارد و کارگران فراوانی هستند که از داشتن سرپناه محروم هستند و شاید اساسیترین مشکل زندگی آنان نیز همین مسکن باشد. در این راستا دولت دهم نسبت به ایجاد مسکن مهر برای دهکهای پایین جامعه سیاستگذاری نموده اما در این حوزه میبایست از جوانب مختلف به قشر ضعیف کارگر توجه وافری شود.
با توجه به اینکه حداقل دستمزد موجود امکان پسانداز حقوق و واریزی ابتدایی این پروژهها را برای کارگران بسیار سخت نموده است کمبودن میزان واریزی اشاره شده باعث گردیده که روند رشد این شاخص دولت بسیار کند باشد هرچند با تعاملی که با انبوهسازان صورت گرفته اندکی سرعت آن بیشتر شده که این حرکت نیز به تبع آن در ایجاد زیرساختهای خدمات عمومی بسیار موثر خواهد بود، اما کافی به نظر نمیرسد و انتظار میرود همکاریهای بیشتری با این قشر آسیبپذیر صورت پذیرد.
مطلب دیگر در خصوص قیمت تمام شده مسکن مهر کارگران میباشد که در سال 1384 با واریزی مبلغ 6 میلیون تومان و وام مسکن 20 میلیون تومانی – طبقات مختلف جامعه از این امتیاز بهرهمند گردیدند اما امروزه قیمت تمام شده یک واحد 75 تا 80 متری بین 75 میلیون تا 80 میلیون تومان میباشد حتی ارزش افزوده نیز که در قانون تعاونیها و اموال غیرمنقول معافیت مالیاتی دارند در این بخش دیده شده است که قطعا عده زیادی از کارگران به دلیل ضعف مالی از این امتیاز محروم خواهند شد و بهره نهایی آن را طیف خاصی میبرند.
فاصله سطح طبقاتی اقشار کمدرآمد بهویژه کارگران با قشر مرفه جامعه بسیار زیاد شده است و این موضوع در بررسی مسکن این قشر بسیار واضح و مشخص خود را نشان میدهد.
در حالی که در گوشهای از شهر کارگری آرزوی یک منزل مسکونی با 40 تا 50 متر مربع و سرپناه با حداقل امکانات را دارد در مناطق مرفهنشین خانههایی با متراژ بالای 1000 متر و حداکثر امکانات رفاهی و حتی استخر و جکوزی و سونای خشک مورد استفاده قرار میگیرد.
کارمندان دولت در دستگاههای مختلف اجرائی و یا کارمندان بانک، فرهنگیان و دیگر اقشار درخصوص مسکن از امتیازاتی همچون وامهای خوب با سود بسیار کم و اقساط طولانی مدت بهرهمند میگردند اما کارگران چگونه باید مورد توجه قرار گیرند؟ اگر در محدود کارگاهها و یا مراکز کاری کارفرمایان محترم مساعدتی داشته باشند که کمکی انجام میشود در غیر اینصورت استمرار اجارهنشینی رمق از کارگر خواهد گرفت.
به هر صورت کارگران از دولت توقع دارند در این مورد نیز مورد توجه ویژه قرار گیرند و اگر شعار دولت کریمه تدبیر و امید حمایت از اقشار ضعیف و کمدرآمد میباشد به مسکن کارگران و خانهدار شدن آنان اهمیت وافر بدهند.
پیشنهادات:
1- واقعی کردن کمک هزینه حق مسکن در فیشهای حقوقی توسط هیئت محترم وزیران و کمک به بنگاههای اقتصادی جهت پرداخت حق مسکن واقعی به کارگران.
2- اختصاص وام مسکن مخصوص کارگران از طریق بانکهای رفاه با تسهیلات بسیار ویژه و سود بسیار ناچیز و اقساط بلند مدت.
3- در نظرگرفتن زمین رایگان برای کارگران و کمک به ساخت و ساز از طریق تعاونیهای مسکن.
4- وضع قوانین حمایتی توسط نمایندگان محترم در مجلس شورای اسلامی در خصوص اختصاص کمکهای دولت به مسکن کارگران.
5- معافیت کارگران از عوارض نوسازی مسکن و هزینههای پروانه ساختمانی که توسط شهرداری اخذ میگردد.
6- تخصیص امتیازات ویژه از طرف دولت برای کارفرمایان محترمی که در فعالیتهای تامین مسکن کارگری دارای نقش اثرگذار هستند.
7- حذف ارزش افزوده مسکن مهر به دلیل مغایر بودن با قوانین.
9- حوادث و سوانح حین کار
یکی از بزرگترین معضلاتی که برای قشر زحمتکش کارگر وجود دارد، عدم تامین ایمنی آنان در حین کار میباشد. امروزه بیشترین حوادث ناشی از کار در کارگاههای ساختمانی اتفاق میافتد. هرچند بیشترین مشکلات برای کارگران و خانوادههای آنان به وجود میآید و شاید فردی تا پایان عمر با معلولیت روزگاری سپری کند و خانوادهای در سوگ سرپرست خود داغدار باشد اما صاحبان ساختمان، پیمانکاران و مهندسین ناظر با انعقاد قرارداد با سازمانهای بیمهگر خود را فارغ و آسوده از تامین وسایل حفاظت فردی و ایجاد محیطی امن برای کارگران میدانند.
متاسفانه در اکثر کارگاههای ساختمانی از کارگر به عنوان ابزاری برای پیشرفت سریع کار استفاده میشود و سلامتی کارگران و توجه به ایمنی آنان به طور کامل نادیده گرفته میشود. در صورتیکه طبق مفاد ماده 91 قانون کار، کارفرمایان بایستی به کارگران آموزشهای لازم را داده و وسایل حفاظت فردی را در اختیار آنان قرار دهند و از همه مهمتر اینکه بر کارشان به صورت مداوم و مستمر نظارت نمایند.
جالب اینکه در بعضی موارد مشاهده میگردد پس از وقوع حادثه کارگر به حال خود رها شده و در حالی که سلامتی و حتی پای جان یک انسان در میان است هیچ توجهی به وی نمیشود و در آن شرایط هم برخی از کارفرمایان محترم بیشتر به فکر پیشرفت کارشان هستند تا سلامتی کارگر که در این شرایط تحمل فشارهای روحی و روانی بسیار سنگینتر از بزرگترین آسیبهای جسمی است.
وقتی از کارفرمای محترم سوال میشود با آسودگی خاطر بیان میکند خوشبختانه کارگاه دارای بیمه مسئولیت مدنی، بیمه عمر و حادثه و ... میباشد خود بیمه جوابگو خواهد بود.
لذا با معرفی کارگر به سازمانهای بیمهگر همه مسئولیتها را از دوش برمیدارند. حالا کارگر و یا خانواده وی باید کفشهای آهنین را به پا کرده در پی احقاق حق خود باشند که در اکثر مواقع نتیجه مطلوب نیز حاصل نمیگردد. با هزینههای هنگفت درمان و مشکلات مختلف کنار آمده و با کولهباری از مصائب ناشی از صدمه تا پایان عمر روزگار سپری کند.
به راستی کوتاهی و مسامحه و عدم قاطعیت دراجرای آییننامه حفاظتی گناهی است نابخشودنی و همه مسئولان در نزد پروردگار منان باید جوابگو باشند.
آیا بهای پایان دادن به حیات کارگران تنها غرامت است ... !؟
پیشنهادات:
1- الزام کارفرمایان به نظارت مستمر و دائم بر کارگران و اجبار به استفاده از وسایل حفاظت فردی که میبایست توسط کارفرما تهیه شده و در اختیار قرار گیرد.
2- تجهیز کارگاه به وسایل حفاظت فنی و بهداشت کار و بررسی دقیق از سوی مسئولان و سپس صدور مجوز برای شروع فعالیت و نظارت مستمر توسط بازرسین اداره کار.
3- اعلام تعطیلی کارگاههایی که مسائل حفاظت و ایمنی را برای کارگران و حتی شهروندان رعایت نمیکنند و برخورد قاطع و قانونی با آنان.
4- اجرای قوانین در مورد کارگاهها و مراکز کاری که مسائل ایمنی را رعایت نمیکنند، توسط دستگاههای مرتبط در حوزه روابط کار و سازمان نظام مهندسی، سازمان فنی و حرفهای قوه قضاییه (جنبه عمومی جرم) و ... که پیشبینی آن در قانون شده است.
10- بهداشت و درمان
رعایت موارد بهداشتی در جامعه از طرفی باعث پیشگیری و کاهش بیماریهای متعدد و از طرفی موجب کمشدن بیماری و به هدر نرفتن ثروت ملی است اما رعایت این مهم، هم آموزش میخواهد و هم در برخی موارد هزینه.
یکی از بزرگترین معضلات کارگران گرانشدن بیش از حد مواد بهداشتی و شوینده است که در تهیه آن گاها خانواده کارگران ناتوان میشوند در صورتیکه اگر این اجناس ارزان در اختیار اقشار آسیبپذیر جامعه قرار گیرد بدون شک از بیماریهای مختلف پیشگیری شده و این سرمایهگذاری در بخش بهداشت، اثرش را در حوزه درمان نشان خواهد داد.
بررسی زندگی کارگران نشان میدهد با توجه به اینکه پرداخت هزینههای مسکن بابت اجاره منزل مسکونی، تهیه ارزاق عمومی و هزینههای تحصیل فرزندانش در راس سبد هزینه خانوار قرار میگیرد و بعد از آن هم دیگر پولی برای تامین دیگر ملزومات از جمله مواد بهداشتی ندارند و اگر هم داشته باشند درحد تهیه صابون و شامپو میباشد. به همین دلیل است که آمار بیماریها در خانوادههای ضعیف و کمدرآمد به مراتب بیشتر از خانوادههای متوسط و مرفه میباشد. در حقیقت تورم اجناس و به ویژه این گروه از کالاهای اساسی زندگی مشکلات و معضلات کارگران و خانواده آنان را چند برابر نموده است.
در بخش درمان نیز با وجود دفترچههای تامین اجتماعی که به نظر این دفترچهها به وسیلهای برای دلخوشی کارگران تبدیل شده و تاثیر فراوانی در پرداخت هزینههای درمان به ویژه ویزیت پزشکان متخصص و تهیه دارو ندارند، بیمار شدن یکی از افراد خانواده کارگران که امری اجتنابپذیر و اتفاقا عادی به نظر میرسد بخش قابل توجهی از هزینههای دیگر خانواده را میبلعد. بدین معنی که یک ویزیت دکتر و به ویژه متخصص، تهیه دارو و تزریقات و ... حداقل 50 هزار تومان هزینه را میطلبد یعنی کارگر مجبور است یک دهم درآمد ماهیانه خود را فقط به یک بیماری عادی اختصاص دهد و ای کاش نتیجه گرفته باشد. که البته اجرای طرح پزشک خانواده تا حدود بسیار زیادی این مشکلات را مرتفع میکند که امید است هرچه سریعتر عملی شود.
در هنگام پیچیدن نسخه در داروخانهها نیز برای کمترین داروها حق فنی مشخص شده که به هر صورت دریافت میگردد و جالب اینکه در بعضی اوقات تهیه یک قرص ساده استامینوفن و یا قرص جلدی از سوپرمارکتها ارزانتر از داروخانهها میباشد و دلیل آنهم اخذ حق فنی داروخانه حتی برای تهیه یک نوع قرص و یا شربت میباشد ضمن اینکه اکثر داروهای مورد نیاز آزاد میباشند وداشتن دفترچه تامیناجتماعی با نداشتن آن هیچ تفاوتی ندارد.
در عملهای تخصصی و جراحیهای قلب، کلیه و ... چشم و امید کارگران به بیمههای تکمیلی درمان و یا کمکهای خیرین و نهادهای پشتیبان است در غیر اینصورت خدا میداند چه بر سر کارگر و خانواده وی میآید.
از همه مهمتر بیماریهای لثه و دندان که به هیچ عنوان تحت پوشش تکمیل درمان هم قرار نمیگیرند و هزینههای نجومی آن باعث میشود که به علت درآمد بسیار اندک کارگران با کوچکترین مشکل و عارضه کارگران کمهزینهترین و بهترین راه را کشیدن آن انتخاب کنند بنابراین دولت و شرکتهای بیمهگر میبایست میزان تعهداتشان را افزایش دهند.
به راستی اگر ما در جامعه، رعایت موارد بهداشتی را سرلوحه امور خود قرار دهیم آیا شاهد جامعهای سالمتر و با نشاطتر نیستیم؟ اگر جواب مثبت است پس چرا با هزینههای سرسامآور کالاهای بهداشتی اجازه استفاده آن را از اقشار آسیبپذیر به ویژه کارگران میگیریم؟ و چرا با این روش باعث افزایش مشکلات در بخش درمان میشویم؟
واقعا معنی تامین اجتماعی در حوزه درمان چیست؟ اگر عنوان تامین اجتماعی به معنای در امنیت قرار داشتن و راحت زندگی کردن در جامعه میباشد که به نظر میرسد این عنوان نامناسب انتخاب شده است و اگر واقعا نظر مسئولین محترم ذیربط همین است که باید فکر اساسی و سازوکارهای بسیار مناسبتری را اندیشیده و عملی کنند.
یکی دیگر از مشکلات عمده کارگران مشمول تامین اجتماعی عدم تغییرات متناسب با نرخ تورم در هزینههای اروتز و پروتز و حتی ثابتماندن بعضی از این هزینهها از سال 86 تا کنون است که طبق قانون در تعهد سازمان تامین اجتماعی میباشد. برابر با تعهدات مندرج در ماده 3 قانون تامیناجتماعی و مستند به ماده 28 آییننامه اجرایی این ماده قانونی پرداخت هزینههای اروتز و پروتز جزو تعهدات کوتاهمدت سازمان میباشد.
پروتز شامل وسایل و امکانات مورد استفاده خارج ازبدن بیمار از جمله عینک، سمعک، ویلچر و ... و اروتز شامل وسایل و امکانات پزشکی مورد استفاده در داخل بدن بیمار از جمله پلاتین، بالن قلب و ... بوده که علاوه بر افراد پورسانتاژی مشمولین تحت پوشش خود سازمان را نیز فرا میگیرد.
به عنوان مثال کمک هزینه عینک ازسال 86 تاکنون مبلغ 000/110 ریال ثابت مانده است و یا قیمت ویلچر هنوز مبلغ 000/600 ریال میباشد. در صورتیکه با توجه به میزان تورم قیمتهای واقعی بسیار بالاتر است. این مورد برای دیگر امکانات و وسایل اروتز و پروتز نیز به همین صورت میباشد. برخی از قیمتها به شرح ذیل میباشد که لازم است با توجه به نرخ تورم تغییر کند:
پروتز
|
اروتز
|
دندان کامل 000/60 تومان
|
پلاتین
|
دندان نیمدست 000/30 تومان
|
بالن قلب
|
ویلچر 000/60 تومان
|
|
سمعک 000/75 تومان
|
|
بنابراین واقعی کردن کمکهزینههای اروتز و پروتز و به روزکردن رقمهای آن از خواستههای برحق مشمولین سازمان تامیناجتماعی میباشد.
یکی از بزرگترین مشکلات شهر مشهد کمبود مراکز ملکی سرپایی (درمانگاهها) است که بسیار محسوس میباشد. پایتخت معنوی ایران سالیانه پذیرای 25 میلیون نفر زائر است که اگر فرض کنیم 40% این جمعیت کارگران باشند 10 میلیون نفر زائرین، کارگران هستند از طرفی همجواری این استان با استانهای خراسان جنوبی، خراسان شمالی، گلستان و سیستان و بلوچستان باعث گردیده این استانها نیز از مراکز استان خراسان رضوی که مرکز معین شرق کشور میباشد استفاده کنند.
در حالیکه مراکز ملکی تامیناجتماعی موجود حتی جوابگوی مجاورین و شهروندان مشهدی نمیباشد احداث و راهاندازی مراکز متعدد ملکی تامیناجتماعی جزو واجبات است که میبایست در دستور کار سازمان تامیناجتماعی و دولت محترم قرار گرفته که اهتمام جدی نمایندگان محترم مردم در مجلس شورای اسلامی و دیگر مسئولین محترم ذیربط در این مورد بیش از پیش احساس میگردد.
پیشنهادات
1- در نظر گرفتن سهمیه مواد بهداشتی و شوینده برای خانواده کارگران با یارانه ویژه از طریق تعاونی مصرف کارگران.
2- حذف حق فنی داروخانهها از واجدین شرایط کارگری با ارائه دفترچههای تامیناجتماعی یا پرداخت آن توسط سازمان تامیناجتماعی یا حداقل اعمال فرانشیز نسخه برابر با تعرفه دارو.
3- امکان برخورداری و استفاده کارگران از بیمارستانهای تخصصی و پیشرفته و با استفاده از دفترچه تامیناجتماعی همانند بیمارستانهای مراکز ملکی خود سازمان بدون پرداخت وجه.
4- پوشش بیمهای همه داروها اعم از داروهای عمومی و خاص توسط سازمان تامین اجتماعی. (بیمه طلایی کارگران)
5- اعمال تخفیفات ویژه برای دارندگان دفترچه تامین اجتماعی در مراجعه به پزشکان عمومی و به ویژه پزشک متخصص و جراح. (اجرای هرچه سریعتر طرح پزشک خانواده)
6- وضع قوانین حمایتی در حوزه بهداشت و درمان از اقشار آسیبپذیر جامعه و ...
7- واقعی کردن کمکهزینههای اروتز و پروتز و به روزکردن مبالغ آن و افزایش سالیانه متناسب با نرخ تورم.
8- اهتمام سازمان تامیناجتماعی و دستگاههای مختلف ذیربط استان خراسان در جهت احداث و راهاندازی هرچه سریعتر مراکز ملکی تامیناجتماعی (درمانگاهها) با توجه به نیاز مبرم و فراوان.
11- بازنشستگی پیش از موعد از طریق کارهای سخت و زیانآور
با وجود پیشبینی بازنشستگی کارگران از طریق کارهای سخت و زیانآور در قانون تامیناجتماعی اما با تدوین آییننامه مربوطه این طرح از سال 1383 به طور جدی انجام شد. بر این اساس کارگرانی که20 سال متوالی در گروههای الف و یا ب قرار میگیرند (گروه الف یعنی کارگرانی که به لحاظ قرار گرفتن در معرض آلایندههای شیمیایی، فیزیکی، بیولوژیکی و ارگونومی بیش از حد مجاز میباشد سخت و زیانآور است و گروه ب یعنی کارگرانی که ماهیت کارشان سخت و زیانآور است و قابل تغییر نمیباشد) و با احتساب هر سال به میزان یک و نیم سال و با واریز مبلغ 4% حق بیمه بر اساس آخرین حقوق به میزان 20 سال فعالیت توسط کارفرمای محترم شرایط بازنشستگی مهیا میگردد.
فعالیت کارگران در کارهای سخت و زیانآور جسم آنان را تحلیل نموده و مشکلات و بیماریهای فراوانی را به وجود میآورد. کار مقابل کورههای با حرارت بسیار زیاد، فعالیت در برابر مواد شیمیایی و سر و صدای بسیار زیاد متوسط عمر این گروه کارگران را به شدت کاهش میدهد که نیاز به توجه ویژه و وافر دارند اما به نظر میرسد آییننامه اجرایی آن سختگیرانه تدوین و متاسفانه در هنگام اجرای آن نیز بیش از حد سختگیری میشود، به ویژه اینکه قبل از سال 83 به دلیل عدم مکانیزه بودن سیستمهای تامیناجتماعی لیستهای ارسالی به شعب مربوطه دارای مشکلات عدیدهای هستند که میبایست همراهی و همکاری باشد اما متاسفانه در برخی شعب تامیناجتماعی با این گونه موارد بسیار سختگیرانه برخورد میشود و به اصطلاح چوب لای چرخ قرار میدهند. یکی از مشکلات اساسی کارهای سخت و زیانآور آییننامه سختگیرانه آن در خصوص فاصله و یا غیبت بیش از ده روز در سال میباشد که در صورتیکه به هر دلیل فرد در سال بیش از ده روز غیبت داشته باشد 5 سال جریمه شده و میبایست به جای 20 سال کار حدود به 24 سال فعالیت داشته باشد که ظلم آشکارا به کارگر محسوب میشود.
در این خصوص طرح کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار استان خراسان رضوی در سال 1390 تهیه و تدوین و به مجلس شورای اسلامی تقدیم گردید. (فعالیت کارگران به میزان 7300 روز چه با فاصله و یا بدون فاصله در کارهای سخت و زیانآور و بهرهمندی از قانون میباشد.)
طرح یادشده پس از پیگیری در کمیسیون اجتماعی در اواخر سال 91 در کمیسیون محترم اجتماعی مجلس تایید و استفساریه گردید و نهایتا در مورخ 2/3/1392 در صحن علنی مجلس با رای قاطع و فقط با چهار مخالف تصویب و پس از مدت کوتاهی از تایید شورای نگهبان نیز گذشت و ریاست محترم جمهوری اسلامی وقت آن را جهت اجرا به وزارت متبوع تعاون، کار و رفاه اجتماعی و همچنین سازمان تامین اجتماعی کشور ابلاغ نمود. وزارت محترم تعاون، کار ورفاه اجتماعی بخشنامه یادشده را به ادارات تعاون، کار و رفاه اجتماعی کشور ابلاغ نمود و متعاقب آن کمیتههای بدوی بررسی مشاغل سخت و زیانآور شروع به پذیرش درخواستها نمودند و بعد از تایید به شعب تامیناجتماعی ارسال نمودند اما سازمان تامیناجتماعی کشور از ابلاغ آن ممانعت به عمل آورده و به هر دلیل ممکن تعلل نمودند که پس از پیگیریهای فراوان مسئولین محترم سازمان تأمیناجتماعی اعلام نمودند این همان طرح قبلی است و لازم است آییننامه جدیدی در وزارت نوشته شده و در هیئت وزیران تصویب شده و جایگزین آییننامه قبلی گردیده و جهت اجرا ابلاغ گردد که متاسفانه علیرغم سپری شدن بیش از4 ماه از زمان تصویب، این مهم هنوز میسور نگردیده و چنانچه از درخواست واجدین شرایط این طرح بیش از 6 ماه بگذرد اثر آن خنثی و متقاضیان مجددا میبایست درخواست نمایند و از ابتدا پیگیر این مورد شوند لذا با توجه به اینکه اجرای این مهم میتواند کمک شایان توجهی نیز به ایجاد فضای اشتغال و کمکردن نرخ بیکاری نماید، اولویت پرداخت به آن بسیار ضروری و مهم خواهد بود.
از عمده مشکلات طرح یاد شده تا سال 1390 تضییع شدن حق کارگرانی که کمتر از 20 سال به کار سخت و زیانآور مشغول بودند و پس از آن به کار عادی مشغول میشدند و یا به هر نحو از کار منفک میگردیدند، بود که خوشبختانه در 29/6/1390 در مجلس شورای اسلامی مطرح و مصوب شد هر سال فعالیت در کارهای سخت و زیانآور 5/1 برابر محاسبه شده و با اصلاح جزء یک بند ب تبصره 2 ماده 76 قانون تامیناجتماعی شرایط بهتری نسبت به گذشته فراهم گردید اما در مرحله اجرا شرط سنی پنجاه سال سن بنبستهایی را به وجود آورد.
مصوبه هیئت وزیران در خصوص کارگاههای نساجی که دامنه مشکلات این کارگاهها سراسر کشور را فراگرفته انجام شد و آییننامههای اجرایی کارهای سخت و زیانآور در خصوص شاغلین در شرکتهای نساجی اصلاح و 10 روز غیبت در سال به 45 روز و 45 روز در 20 سال به 225 روز تغییر پیدا نمود اما تا این لحظه هنوز اجرا نشده است و علیرغم پیگیریهای فراوان، سازمان تامیناجتماعی شرط اجرای آن را پرداخت مابهالتفاوت بودجه آن نسبت به طرح اصلی اعلام مینماید و یا اینکه همانند ماده 10 لایحه بازسازی و نوسازی صنایع دولت طی نامهای تعهد پرداخت آن را به سازمان تامیناجتماعی بدهد.
به هر صورت کار در عمق معادن زیرزمینی، در ارتفاع و در مقابل مواد شیمیایی و سرطانزا و دیگر مشاغل سخت و زیانآور نیاز به توجه بیشتر و سختگیری کمتری از طرف مسئولین محترم دارد. آنچیزی که متاسفانه در عمل عکس آن دیده میشود.
12- ماده 10 لایحه بازسازی و نوسازی صنایع کشور
براساس نظریه کارشناسان متوسط عمر هر صنعت درکشور 5/22 تا 25 سال است و پس از این مدت حتما نیاز به بازسازی و نوسازی صنایع چه از نظر به روز کردن دستگاهها و چه نیروی انسانی لازم و ضروری به نظر میرسد.
از سال 1383 و در برنامه سوم توسعه به همین منظور مقرر شد کارگرانی که دارای 25 سال کار در صنایع میباشند با پرداخت 50% حق بیمه 5 سال آخر توسط کارفرما و 50% توسط دولت محترم بازنشسته شوند، مشروط بر آنکه با تکمیل فرم 4 فردی جوان و جویای کار جایگزین شود.
در بند 4 آییننامه اجرایی ماده 10 که در برنامه سوم توسعه کشور پیشبینی شده نیز مشخص گردیده بودکه به میزان 50% حق کارفرما جزء بدهیهای دولت به سازمان تامیناجتماعی محاسبه و به عنوان 50% سهم دولت در ردیف بدهیهای سال بعد دولت به سازمان قرار میگیرد.
به این ترتیب علاوه بر نوسازی صنعت کشور با به کارگیری جوانان جویای کار نرخ بیکاری نیز کمتر میشد اما تنها ایرادی که از نظر جامعه کارگری به این طرح میتوان گرفت عدم تضمین ادامه فعالیت کارگر جدید میباشد یعنی فردی که جایگزین کارگر قدیمی میگردد شاید پس از یک دوره قرارداد و آنهم کوتاه مدت قطع رابطه کاری شود که به نظر در این بخش میبایست الزام و اجباری در قانون پیشبینی شده در این ارتباط و به جهت جلوگیری از سوءاستفاده و به هدر نرفتن بودجه تخصیصی از طرف دولت مستلزم کردن کارفرمایان محترم به حفظ عدد جبری پرسنل کارگاه میباشد به عنوان مثال اگر کارگری با بیش از 25 سال منفک میشود و از تعداد کارگران شاغل یک نفر کم میشود کارفرما موظف است با تکمیل فرم 4 یکنفر قراردادی را جایگزین کند و چنانچه پس از مدتی این کارگر را فسخ رابطه کرد کارگر دیگری را استخدام نماید و عدد جبری پرسنل کارگاه حفظ شود اما در عین حال اجرای ماده 10 لایحه بازسازی و نوسازی در جهت بازسازی و نوسازی صنعت کشور طرح قابل قبول و موثری خواهد بود که متاسفانه معوق مانده است.
این طرح در فاصله 6 ماه مانده به پایان برنامه چهارم توسعه کشور به دلیل مشکلات بودجهای متوقف گردید و مسئولین ذیربط به ویژه دولت محترم قول اجرای آن را دادند اما علیرغم پیگیریهای بسیار فراوان جامعه کارگری، کارفرمائی و برخی مسئولین و نمایندگان محترم مردم در مجلس شورای اسلامی و با وجود وعده و وعیدهای مختلف و امروز و فردا قول دادنها هنوز طرح مزبور متوقف میباشد و اجرائی نشده است.
در بند (ز) ماده 80 برنامه پنجم توسعه نیز به دولت محترم این اجازه داده شده است که ماده 10 ادامه پیدا کند اما با وجود بیش از 20 هزار نفر کارگر واجد شرایط درکشور و امکان ایجاد اشتغال جدید به این میزان جایگزین کردن نیروی تازهوارد با حداقل دستمزد به جای کارگران با سابقه بین 25 تا 28 سال که علاوه بر دریافت حقوقهای بالاتر انگیزه کار و فعالیت را نیز ندارند (چون خود را بازنشسته تلقی میکنند) هنوز ابلاغ آن صادر نگردیده است.
در حالیکه بازنشستگی پیش از موعد کارمندان دولت با 25 سال سابقه کار در دستگاههای اجرایی و دولتی درحال انجام میباشد، جای بسی شگفتی و تعجب است که از طرفی دولت محترم مشکلات بودجهای را علت عدم اجرای طرح برای کارگران عنوان میکنند و ازطرفی دیگر با تعدیل بسیاری از نیروهای قراردادی و استفاده این نیروها از بیمه بیکاری مبالغ هنگفتی را از این بابت پرداخت مینمایند در صورتیکه با اجرای این طرح 20 هزار نفر از واجدین بیمه بیکاری در صنایع مشغول به کار میشوند و بودجهای که قرار است دولت محترم در بخش بیمه بیکاری هزینه نماید، برای اجرای ماده 10 استفاده خواهد کرد.
به هر صورت تقاضای اجراییشدن ماده 10 لایحه بازسازی و نوسازی صنایع از مهمترین خواستههای جامعه کارگری کشور و به ویژه استان خراسان رضوی با بیش از 7% واجد شرایط محسوب میشود.
پیشنهادات:
1- با معرفی کارگران واجد شرایط بیمه بیکاری به عنوان جایگزین طرح بازنشستگی پیش از موعد از طریق ماده 10، مشکلات بودجهای کمتر خواهد شد.
2- در آییننامه اجرایی جهت حفظ شغل ضمانت ادامه اشتغال فرد جایگزین حداقل به مدت پنج سال پس از معرفی به کارگاه گرفته شود یا الزام کارفرمای محترم به حفظ عدد جبری پرسنلی کارگاه تا به این ترتیب اشتغال پایداری را شاهد باشیم.
3- تزریق نقدینگی به شرکتهای قدیمی جهت بازسازی و نوسازی و به روزکردن دستگاههای تولیدی.
چند پیشنهاد در خصوص قانون تامیناجتماعی
1- اگر در قوانین مدنی و اساسی جمهوری اسلامی ایران و همچنین قوانین کار و تامیناجتماعی بنگریم غالبا برابری حقوق زن و مرد به چشم برمیخورد علیالخصوص در قانون کار و پرداخت مزد مساوی و یا در قوانین بیمهای که اختیاراتی را به بیمهگذار میدهند تا بتواند به سهولت تصمیمگیری نماید که با توجه به این اصل، همه کارگران نزد سازمان تامیناجتماعی بیمهگذار محسوب میشوند. اما در این نوع بیمه قوانین ارفاق و یا اختیاری جای چندانی ندارد به جز در تبصره 4 ماده76 در خصوص زنان کارگر. لذا شایسته است به منظور رعایت تساوی حقوق زن و مرد برای کارگران مرد هم با همین شرایط مقرراتی را تدوین تا بتوانند مردان هم به اختیار خود و با تعیین میزان حقوق برابر سنوات خدمت، مستمری دریافت نمایند چه بسا که بسیاری از مردان در سنین بالای چهل سال دیگر از توان جسمی مناسبی برخوردار نبوده و یقینا بین 30 تا 40 درصد نیروی بالفعل خود را از دست دادهاند و بهتر است که به جای آنها یک نیروی جوان و دارای انرژی تام بکارگیری شود که تبصره مذکور مغایر با اصل 20 قانون اساسی میباشد.
2- در راستای اصلاح ماده 44 قانون تامین اجتماعی به جهت رعایت اصل سهجانبهگرائی همانطوریکه در کمیته بدوی هیئت تشخیص مطالبات سازمان تامیناجتماعی از نمایندگان کارگران، کارفرمایان و دولت استفاده میشود در کمیته تجدیدنظر با توجه به مبالغ مالی اکثر مبتلیبه کارگران میباشد گاها این مبالغ بسیار سنگین نیز هستند و دفاع از حقوق کارگران ضروری و لازم است لذا پیشنهاد میگردد نماینده هر سه گروه حضور داشته باشند، در صورتیکه در حال حاضر متاسفانه از نمایندگان کارگران استفاده نمیشود.
3- در مورد آسیبهای مشاغل پنهان که مصادیق آن در شغلهای زیرپلهای و خانگی مشهود است پیشنهاد میگردد ضمن بازرسی نسبت به پوشش بیمه تامیناجتماعی با اعمال کمکهای دولتی و اخذ 7% حق بیمه از خود شاغل اقدام قانونی صورت پذیرد.
4- تبصره ماده 77 قانون تأمیناجتماعی مبنای محاسبه مستمری بازنشستگی میانگین 24 ماه آخر خدمت و یا براساس قانون برنامه پنجم توسعه در صورتیکه افزایش حقوق کارگر در 2 سال پایانی غیر متعارف مبنای محاسبه مستمری میانگین 60 ماه آخر خدمت میباشد. با توجه به اینکه حقوق کارگران بسیار پایینتر از نرخ واقعی تورم میباشد، محاسبه مستمری براساس موارد فوقالذکر از نظر این تشکل کاملا غیر اصولی و ظلم واضح و آشکار به کارگران میباشد. لذا از آنجایی که حق بیمه سهم کارگر و کارفرما به روز اخذ میگردد پیشنهاد جامعه کارگری محاسبه براساس آخرین حقوق میباشد، ضمن اینکه در صورت غیر متعارف بودن سوابق مستمری بازنشستگی براساس میانگین دو سال محاسبه شود.
5- در خصوص معافیتهای بیمهای در ماده 80 قانون برنامه پنجم توسعه که مشوقهای بیمهای برای کارفرمایانی که علاوه بر نیروهای موجود اقدام به جذب نیروی جدید نموده و موجب کمشدن نرخ بیکاری میگردند پیشنهاد میگردد محدودیت عنوان شده در خصوص برخورداری قانون صرفا برای تنها 32 صنف برداشته شده، این مورد پس از تقلیل معافیت بیمهای از 20% به 10% به همهی مشاغل تعمیم داده شود. ضمن اینکه جهت جلوگیری از سوءاستفادههای احتمالی فرآیند کنترلی آن مدون تا باعث بهبود فضای کسب و کار شود.
پیشنهادات:
1- توصیه به مسئولین محترم سازمان تامین اجتماعی به سختگیری کمتر در مشاغل سخت و زیانآور.
2- اجرایی شدن هرچه سریعتر طرح 7300 روز و ابلاغ آن توسط سازمان تامین اجتماعی کشور.
3- اجرای هرچه سریعتر مصوبه هیئت محترم وزیران در مورد کارگاههای نساجی.
4- تا اجرای طرح 7300 روز تسری مصوبه هیئت وزیران در مورد کارگاههای نساجی برای دیگر مشاغل سخت و زیانآور.
5- حذف شرط سنی پنجاه سال از استفساریه جزء یک بند ب تبصره 2 ماده 76 قانون تامیناجتماعی مصوبه 29/6/1390.
6- به پاس زحمات رزمندگان جنگ تحمیلی مدت حضور در جبهههای نبرد حق علیه باطل بدون محدودیت به صورت مستقیم در سوابق سخت و زیانآور محاسبه گردد.
یک پیشنهاد دیگر
از اقدامات خوب و شایسته دولت محترم تحت پوشش قرار دادن بیمه تامیناجتماعی اقشار مختلف جامعه میباشد و هدفگذاری در این راستا پوشش بیمهای همه آحاد ملت خواهد بود.
لذا کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار استان خراسان رضوی پیشنهاد مینماید به منظور ایجاد انگیزه در دانشجویان، که در خیلی موارد موجب افتخار کشور نیز میباشند و از آیندهسازان این مرز و بوم محسوب میشوند، پس از پایان تحصیل در دانشگاهها اعم از مراکز آموزش دولتی، آزاد، پیامنور و ... که مورد تایید سازمان سنجش میباشد برای متقاضیان با واریز 7% حق بیمه مدت تحصیل و با اختصاص کمکهای دولتی این مدت جزو سوابق بیمهای قرار گیرد که کمک شایان توجهی در جهت جذب این افراد به بنگاههای اقتصادی بعد از تحصیل شده و در نتیجه با ورود نیروهای کارآمد و باسواد به مراکز کاری و تولیدی سطح تولیدات از نظر کمی و کیفی ارتقاء یابد.
در پایان اعلام میکنیم کارگران این مرز و بوم با اقتصاد مقاومتی که مورد تاکید مقام معظم رهبری میباشد حضور عملی خود را در راه صیانت و پاسداری ازخون پاک شهیدان اثبات نمودهاند و درکنار شرکای اصلی خود یعنی کارفرمایان محترم با تفاهم و تعامل فعالیت میکنند و انتظار دارند در سالی که حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی الگوی فعالان اقتصادی قرار گرفته دولتمردان و مسئولین محترم کمر همت را در جهت رفع مشکلات و معضلات ببندند. انشاءا...
و من ا... التوفیق
«کانون هماهنگی شورای اسلامی کار استان خراسان رضوی از کلیه دوستان و کسانی که ما را در تهیه و تدوین و هزینه چاپ این بسته یاری نمودند، کمال تقدیر و تشکر را به عمل میآورد.»
جناب آقای مهندس سنجری قائم مقام وزیر و مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی خراسان رضوی:
کارگران به عنوان جهادگران اقتصادی نقش مهمی در افزایش بهره وری و تولید در کشور دارند.
|
جناب آقای مهندس قوامی مدیرکل سازمان تأمین اجتماعی خراسان رضوی:
رسالت تأمین اجتماعی گسترش چتر ایمنی و رفع دغدغهی گردانندگان چرخهای اقتصادی جامعه و ایجاد تعادل با کارفرمایان و صنعتگران و کشاورزان برای آرامش و فردایی بهتر میباشد.
|
جناب آقای مرحوم مهندس حسین قنبری:
عضو هیئت امناء و رئیس کانون کارفرمایان برتر استان خراسان رضوی
نایب رئیس و سخنگوی شورای منتخب کارآفرینان برتر کشور
رئیس هیئت مدیره کانون انجمنهای کارفرمایی صنایع خراسان رضوی
انسان ؛ در مفهوم حقوقی محیط کسب وکاربعنوان کارگر اصلی ترین عنصروعامل بهره وری و توسعه است بنابراین در وهله اول باید تدابیری برای حفظ حقوق وارزشهای این سرمایه اجتماعی اندیشیده شود که بنظرما تامین نیازهای حداقل کارگربرای معیشت وزندگی یک اصل مُسلم است.
|
جناب آقای مهندس حسن حسینی – رئیس خانه صنعت ، معدن و تجارت خراسان رضوی
توسعه اقتصاد و تولید مطلوب در تعامل بین کارگر و کارفرما میسر میگردد و این تعامل در حوزه اقتصاد استان در سایه تدبیر مدیران تشکلهای کارگری و کارفرمایی بنحو شایسته ای ایجاد گردیده است که انشاالله آثار و برکات آنرا بزودی در توسعه اقتصادی استان شاهد خواهیم بود .
|
نظرات شما عزیزان:
|